به نام خدا روز هفتم رو شروع میکنیم

سلام داداش چطور مطوری خوبی یا بهتری؟🙂

امروز میخوام درباره ی موضوع خیلی مهم صحبت کنم که به نظرم تا ما این قضیه برامون جا نیفته با یادگیری همه ی اصول و قواعد بازهم کارمون لنگ میزنه!

ببین به نظر من این مسئله باید در کنار حالت جنگندگی یا همون وحشی گری باهم ترکیب بشن که توی یکی از روز های این دوره باهم دربارش صحبت کردیم 

خب بریم سراغ موضوع امروز دوره مون
واقعا چرا موندن توی مسیر درست وقتی معنا پیدا میکنه که شرایط سخت بشه؟

به نظر من به این خاطر هستش که تا الانی که شرایط برای ما سخت نشده بود و همه چی گل و بلبل بود هیچ فشاری روی ما تا حد خیلی زیادی نبوده، درسته ترک و کنار گذاشتن ی سری چیزا مثل شبکه های اجتماعی چرت و پرت مثل اینستاگرام و بقیه سخت هست ولی به سختی استقامت در مقابل فشار های جنسی قطعا نیست!

ببین تا وقتی که شرایط عادی و نرماله، و فشار خیلی کمی مثلا بگو ۲۰ درصد روت هستش عهد و پیمان تو معنا پیدا میکنه یا وقتی فشار و سختی به ۸۰ تا ۱۰۰ درصد میرسه؟
قطعا وقتی آمپر میچسبونی خیلی خیلی خیلی سخته که توی مسیر بمونی! 

اما آیا ما باید تا شرایط سخت شد تسلیم خواسته ی نفسمون و اون سیستم های مویرگی و عصبی اشتباهی که توی ذهنمون شکل گرفته بشیم؟ و بریم و برگردیم به همون چرخه معیوب؟

چون میدونی اگر ی مدت ی عادت بد یا حتی خوبی رو انجام ندی اون جریان عصبی و مویرگی ای که توی مغزت شکل گرفته به مرور ضعیف و ضعیف تر میشه و در نهایت یا نابود میشه یا خیلی ضعیف تر، البته بسته به مدت زمانی که این عادت رو انجام دادی اون قوت و قدرتش هم به همون مقداره!

مثلا توقع نباید داشته باشی عادت بدی رو که ۵ سال داشتی انجام میدادی بعد ۳،۴ ماه کلا از ذهنت بره، نه! 

میمونه تو ذهنت اما خیلی ضعیف میشه و اگر مثلا حدود یکی دو سال رعایت کنی و محتوای ناجور نبینی و شرایط پاسخ دادن به اون نیاز رو از راه تعریف شده و درستش رو داشته باشی که به نظر من اصلی ترین و بهترین راهش ازدواج هست
میشه گفت که بعد این مدت دیگه اون جریان عصبی نابود شده یا تا حدی ضعیف شده که مشکلی احتمال خیلی زیاد ایجاد نمیکنه، اما نباید هیچوقت به خودت مغرور بشی و بری اون محتواهای زرد رو ببینی چون اگر اینکارو کنی احتمال برگردش خیلی خیلی زیاده!

خب حالا راهکار چیه برای اینجور مواقع؟

ببین اینجور موقع ها که آمپر زده بالا و وسوسه ها به ۸۰ یا ۱۰۰ درصد رسیده تقریبا میشه گفت هیچ چیزی جوابگو نیست غیر از یک چیز!
و اون هم اینه که تو باید ذهنت رو کاملا از این قضیه منحرف کنی!

و این منحرف کردن به چه شکل هست؟
به این شکله که تو باید حالت جنگندگی یا وحشی گری رو فعال کنی و همزمان هم اهرم رنج و لذت رو توی ذهنت یاداوری کنی!

ببین با نشستن و منطق اوردن وقتی وسوسه به اوج خودش رسیده نمیشه موفق شد! خیلی خیلی مهمه این نکته ها خیلی!!! 

پاشو و اون دیونه ی درونت رو فعال کن و هرکاری از دست بر اومد انجام بده تا به نتیجه برسی!!!

اگرم بدنت خیلی داغ میکنه از این عرقیجات جنس خوب بخر از عطاری که گرمای بدنت رو کم کنه یا دوش اب سرد بگیر!

وقتی این شرایط پیش میاد ذهنت باید از قبلش اماده شده باشه و اماده ی جنگیدن باشه

دیگه دشمن داره باهات نرم نمیجنگه الان میخواد سخت بجنگه و با تمام قوا داره به سمت مرزهای تو میاد 

الانه که باید تو ام باهاش سخت بجنگی!

الکی نیست که اسمش رو جهاد اکبر گذاشتن!

در نهایت یادت باشه این قضیه امکان پذیره که توی بدترین و سخت ترین شرایط هم پای مسیر درستت بمونی!!! به شرطی که ذهنت اماده باشه و وحشی بشی وقتی که نیازه!