سلام بچه ها من اومدم دوباره با ی موضوع خفن و مهم🙂😌

بچه ها به نظرتون زرنگ ترین فرد توی مسیر ترک عادت های بد کیه؟ کیه که پاکیش رو میتونه خوب حفظ کنه و روزهای پاکیش داره کنتر میندازه؟

من خیلی به این قضیه فکر کردم و زندگی خیلی از افراد رو بررسی کردم... چ افرادی که ی عادت بدی رو ترک کردن و چه اون دسته از افرادی که خوب زندگی کردن و درگیر عادت های بد عجیب و غریب نشدن

اون چیزی که من فهمیدم اینه که زرنگ ترین فرد توی ترک یک عادت بد یا حرکت در مسیر درست کسیه که فرصت ایجاد نکنه برای خطا کردن

شاید بگی خسته نباشی، اینو که خودمم میدونستم، اره حرفت تا ی حدی درسته که اگر ادم خودش رو توی موقعیت گناه قرار بده به گناه میفته دیگه... مثلا اگر بری پورن ببینی قطعا کارت به جاهای باریک کشیده میشه
اما منظور من از فرصت ایجاد کردن فقط این نیست که تو بری سمت محرکات اون عادت بد، بلکه منظورم اینه که برای ترک کردن یک عادت بد یا حرکت مداوم توی مسیر درست، تو باید شرایط رو هم جوری محیا کنی که ذهنت کمترین درگیری رو داشته باشه!

یعنی چی؟ یعنی اینکه حتی فکر گناهم زیاد به ذهنت نیاد چه برسه به اینکه بخوای بری سمت محرکاتش!

و لازمه ایجاد نکردن فرصت پایبند بودن به همون سبک زندگی ای اصولی هستش که هرکسی باید برای خودش داشته باشه تا بتونه ترک کنه، یا توی مسیر درستش ثابت قدم باشه! 
این مسئله سبک زندگی اصولی رو من توی سایت خیلی توضیح دادم ولی توی محصولاتیم که قراره آینده توی سایت قرار بگیره هم توضیح جامع تر خواهم داد

در نهایت میخوام اینو بگم که داداش یا آبجی گل من اگر میخوای ترک کنی... فرصتش رو هم ایجاد نکن که حتی فکرش به ذهنت بیاد چه برسه به اینکه بخوای جلوی محرکات و افکار ناجور مقاومت کنی!
مقاومت و استقامت کردن جلوی افکار تحریک زا تا حدی خوبه اما اینکه هر لحظه کارت این باشه که کاری کنی یا خودت رو توی موقعیتی قرار بدی تا تحریک بشی و بعد بخوای جلوشو بگیری... اینکار شدنی نیست! و با قاطعیت میگم که این راهی که میخوای بری نتیجه ش شکسته!

پس برای ترک عادت بد باید فرصت ایجاد نکنی و متعهد باشی به اون سبک زندگی اصولی که گفتم
اما چرا این ادعا رو کردم که حتی ادمایی که عادت های بد عجیب و غریب نداشتن و خوب زندگی کردن هم فرصت ایجاد نکردن برای گناه؟
وقتی اونا کششی به گناهی نداشتن یا اونو تابحال انجامش ندادن و لذتش نرفته زیر زبونشون یا به اون گناه اعتیاد پیدا نکردن چطور فرصت ایجاد نکردن برای گناه در حالی که هیچی ازش نمیدونن؟!

جواب اینه که ۹۰ درصد اون افراد احتمالا ناآگاه بودن به این قضیه که سبک زندگی اصولیشون باعث شده که ذهنشون درگیر این مسائل نشه! و این به این معناعه که اونا بدون اینکه متوجه باشن، روش خوب زندگیشون اونارو از خیلی از عادت های بد حفظ کرده!
مثلا یکی از اصولی که من دارم توی سبک زندگیم اینه که باید شب زود بخوابم و زود هم بیدار شم... چرا؟ چون اگر شب دیروقت بخوابم هزارتا فکر چرت و پرت به سمتم سرازیر میشه و ترک عادت بد رو برام غیرممکن میکنه!
خب ی فرد موفقی که ناآگاهانه هرشب ساعت ۱۰ خوابیده و ۶ صبح بیدار شده به اهمیت این موضوع پی نبرده که اگر اون تایم بیدار میبود ممکن بود چون کار و هدفی نداره انجام بده از سر بیکاری و بی حوصلگی بره توی مثلا اینستاگرام ی چرتی رو ببینه و تکرار این قضیه باعث بشه که آمپر بسچبونه و کارش به دیدن پورن برسه
اون هرگز به عمق قضیه تا این حد پی نبرده بود و فقط پیش خودش فکر میکرد که... آدم خوبه سحرخیز باشه😑
ولی منی که سرویس شدم توی این مسیر با گوشت و پوست و استخوان فهمیدم که ادم اگر سحرخیز نباشه حرف مفت می‌زنه که میخواد پاک زندگی کنه!!!

بزارید این داستان رو هم بگم ی بنده خدایی بهم می‌گفت: اینکه فلانی انقدر موفق شده دلیلش اینه که از اول بچه ی خوبی بوده و خوب تریبت شده و مثل ما بدبختا درگیر پورن و این چیزا نبوده پس اینکه من موفق نمیشم دلیلش اینه که خوب تربیت نشدم

میدونید جواب من به این فرد چی بود؟ گفتم اولا مسیر زندگی هر کسی با کس دیگه فرق میکنه، دوما روش تریبت اون با پدر و مادر و این چیزا بوده اما روش تربیت ما با تضاد ها و چالش های زندگیمونه، سوما تربیت مگه یعنی چی؟ یعنی ی سری اصولی رو بدونی و بهش پایبند باشی دیگه درسته؟ خب اون اصول رو فهمیده و بهش پایبنده، تو ام که الان میدونی بهش پایبند باش! شاید بگی خب سخته بهش پایبند باشم... جواب من اینه تو از کجا میدونی که سختی های زندگی اون تو چه زمینه های دیگست؟ و از کجا میتونی تضمین کنی که سختی زندگی اون کمتر از توعه؟ پس اینجوری قضاوت نکن که بگی درسته اون اوصول رو فهمید و بهش پایبنده اما اون بدون هیچ سختی ای الان توی اون جایگاهه... اما من پ‌.ا.ر.ه شدم تا بتونم به اون اصول پایبند باشم... جواب اینه که حرفت درسته تو دهنت سرویس شد تا بتونی ی پورن رو ترک کنی در حالی که اون اصلا درگیر پورن نبود که بخواد ترکش کنه، اره درسته... اما ایا میدونی شاید اون توی زمینه ی احساسی ممکنه ی شکست بزرگ خورده باشه، ایا میدونی که اون ممکنه توی زمینه جسمی و روحی ی مشکلی داشته باشه که تو ندونی، اما ایا میدونی که اون ممکنه تو زمینه عاطفی ی مشکلی با همسرش داشته باشه که خیلی ازارش میده، اما ایا میدونی که ممکنه ی بچه ای داشته باشه اینده که مریض باشه، اما ایا میدونی که اونقدری که خدا قراره جایگاه تورو توی دنیا و آخرت بالا ببره بواسطه این تضاد، قرار نیست که اون جایگاهش اونقدری بالا نباشه، اما ایا میدونی که اون ممکنه مثلا برای اینکه درآمد ماهی فلان مقدار رو تجربه کنه اینقدر تلاش کرد یا درس خوند اما تو خیلی راحت تر از اون به اون درامد رسیدی؟

در کل میخوام بگم که ظاهر زندگی اونو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن!  

ممکنه اون چالش هاش حتی از تو کمتر باشه و ظاهر زندگیش این باشه که خیلی داره حال میکنه اما تو اونقدر به اندازه اون حال نمیکنی و خیلیا اینو در پول میبینن
در حالی که تو خودتم میدونی از خیلی جنبه ها از اون برتری و شاید در زمینه مالی ضعیف باشی که اونم بخاطر باور های بنیادی اشتباه و بلد نبودن بیزنیس راه اندازی کردن خیلی از ماهاست که وضعیت مالیمون زیاد خوب نیست 
در کل امتحان ها و چالش های زندگی هرکسی به اندازه توقعات خدا از اونه!
تو میتونی امتحانی که خدا از حضرت ابراهیم می‌گرفت رو حتی تصور هم کنی؟ توی میتونی امتحانی که خدا از امام حسین گرفت رو حتی تصور کنی؟

میبینی توقع خدا از اون ها بیشتر از من و تو بودن، پس امتحانشون هم بزرگ تر بود و اجر و قربشون هم نزد خدا بیشتر از ما ادمای معمولی هستش