سلام بچه ها امیدوارم حال دلتون خوب باشه من اومدم با ی پست دیگه🙂

یک تحقیقی رو داشتم می‌خوندم چند وقت پیشا که درباره سربازای امریکایی بود که طی جنگ ویتنام به هروئین اعتیاد پیدا کرده بودن و حدود 45 درصدشون درگیر مصرف این ماده مخدر بودن، توی اون تحقیق گفته بود که یک علت این بود که چون این افراد با بعضی از افسرها و سربازای ویتنامی دوست شده بودن و نشست و برخاست داشتن به این وضعیت دچار شده بودن که احتمالا اونا بهشون رفاقتی مواد دادن مصرف کنن و اوناهم قبول کردن، و علت دیگش دور بودن از خانه و خانواده و فشار عصبی ناشی از این دلتنگی باعث شده بود روی بیارن به مصرف این مواد

جنگ ویتنام حدود 20 سال طول کشید و اگر سربازا کشته نمیشدن حداقل 2 تا 6 ماه هربار از خانواده هاشون دور بودن، خب اینو در نظر بگیرین و ببینین که توی ی محیطی که همه برای تسکین حالشون این مواد رو مصرف میکنن چقد سخته که مقاومت کرد!

عملا اون محیط میتونست افراد رو بکشونه به سمت مصرف مواد مخدر

اما نکته ای که هست حدود 55 درصد سالم بودن و بنظرتون مهم ترین علتش چی بوده؟
مهم ترین علتی که کشف کرده بودن تو این تحقیقات این بود: محیطی که این دسته از سربازا بودن عاری از هروئین و ادمایی بود که این مواد رو مصرف میکردن!

توی جامعه ما معمولا اینجوری هستش که میگن اگر ی کسی معتاد میشه به موادمخدر به دلیل اینه که ادم بی اراده و ضعیفی هستش یا ادمیه که نمیتونه خودش رو کنترل کنه.
اما واقعا اینجوری نیست! چون توی همین تحقیق ادمایی که معتاد نشده بودن رو هم بررسی کرده بودن و علتش این نبود که خیلی با اراده بوده باشن یا خیلی بتونن خودشون رو کنترل کنن بلکه اصلا تو محیطش قرار نداشتن و افراد دور برشون آدمایی نبودن که این مواد رو مصرف کنن و یا اگر مصرف میکردن خیلی تعداد محدودی بودن و مخفیانه اینکارو میکردن یا تشویقی نمی‌کردن بقیه رو که اونا هم بیان این مواد رو مصرف کنن!

همچنین توی این تحقیق به این رسیده بودن که ادمایی که مواد مصرف میکنن با ادمایی که اینکارو انجام نمیدن هیچ تفاوتی از نظر ارادی ندارن و این مسئله علت های دیگه ای داشته.
ی تحقیق دیگه ام درباره افرادی که اعتیاد به مواد مخدر رو کنار گذاشته بودن انجام شده بود که اون دسته از افرادی که بعد از ترک مواد رابطشون رو با افرادی که مواد میزدن کنار گذاشته بودن و دیگه ارتباطی نداشتن خیلی موفق تر بودن و خیلیاشون مدت های زیادی بود که مواد رو کنار گذاشته بودن.

پس اینو باید بدونی که تاثیر محیط به حدی زیاده که حتی ممکنه احساسات مارو برانگیخته کنه و مسیر کاملا اشتباهی بکشونه! اتفاقی که دقیقا برای اون دسته از سربازایی افتاد که افراد هروئینی دور برشون بودن و اون فشار احساسی ای که ناشی از دوری از خانه و خانواده باعث شد که به مصرف هروئین کشیده بشن و نقطه مقابل اون هم افرادی بودن که اون فشار احساسی رو داشتن اما چون محیطشون مشکلی نداشت هرگز به مسیر مصرف مواد کشیده نشدن!

مثلا توی قضیه پورن و برانگیختگی جنسی بعضی هارو بوی ی عطر یا ادکلن خاص توهمی میکنه یعنی باعث میشه که ی صحنه و شخص رو یادشون بیاد و فکرشون بره سمت اون فرد و اون عطر و بو به ذهنشون هی شاخ و برگ بده و باعث شهوتی شدنشون بشه

یا حذف نکردن سافت پورن ها و تماشا کردن اون محتوا باعث میشه که ادم ذهنش توهمی بشه و بعد بره سمت اون سایتای ناجور! مثل محیط هایی مثل اینستاگرام و … که هزار مدل تصویر و فیلم های کوتاه و بلند میاد و در نهایت ی چیزی وسطش نشونت میده که ذهنتو بهم بریزه!
یا ممکنه ی صحنه خشن و دعوایی چیزی باعث استرسشون بشه و برای تخلیه این استرس به سمت پورن کشیده بشن
حتی توی مواد مخدر هم همینه این عکس هایی که روی سیگار ها میزنن که ی طرفش ی ریه داغونه و طرف دیگ عکس ی ریه سالم و تمیزه
همینم توی بعضی ها باعث استرس میشه و باعث شده که فرد معتاد برای رهایی از این استرس دوباره مواد مصرف کنه 
پژوهش گرا و دانشمندا برای این شرایط ی اسمی هم تعیین کردن که بهش «خواستن ناشی از نشانه» گفته میشه
یعنی فرد به وسیله یک محرک بیرونی میلی پیدا میکنه تا یک عادت و رفتار بد رو دوباره انجام بده 
بنابراین این نکته خیلی مهمه که ادم تاثیر محیط رو روی خودش رو خیلی جدی بدونه و دوم اینکه بدونه ادم بی اراده و بدرد نخوری نیست!

مشکل ما اینه که خیلیامون دقیقا اینجوری فکر میکنیم، خودم منم خیلی درگیرش بودم
همش فکر میکردم شاید اراده و توانایی منه که مشکل داره!
فکر میکردم من ادم بدرد نخوری ام و اگر فلانی تونسته علتش اینه که اون آدم با اراده ای بوده و من اینجوریم چون کم ارادم
حتی به این وضعیت رسیده بودم که میگفتم شاید این قضیه ژنتیکی به من منتقل شده و شاید نسل های قبلی من تنبل بودن یا بی اراده بودن منم اینجوری شدم
توی پست بعدی میگم که علت های تغییر این باور و فکر اشتباه من چی بود